میکده

یادمان ذاکر اهل بیت کربلایی سیدسجاد مشهدسری

میکده

یادمان ذاکر اهل بیت کربلایی سیدسجاد مشهدسری

اشعار شب هشتم محرم

جمعه, ۱۶ مهر ۱۳۹۵، ۰۵:۵۵ ب.ظ

مناجات

زلفی به باد داده پریشان ترم کنید

آبم کنید از غم و باران ترم کنید

از روضه ای به روضه دیگر روانه ایم

از این که هست بی سرو سامان ترم کنید

بر چشمهای من نمی از چشم خود دهید

امشب کنار لطف کریمان، ترم کنید

من قبله دلم متمایل به کربلاست

من را حرم برید و مسلمان ترم کنید

زخمی شده ست سینه ما پای آهتان

روضه بخوان که چاک گریبان ترم کنید

خون می چکد ز گوشه چشمت عزیز دل

امشب حسین گفته و بی جان ترم کنید

امشب خدا به کرب وبلا صبرتان دهد

امشب چه روضه ای ست خدا صبرتان دهد

 

روضه

عاقبت جان من از سینه به در می آید

بسکه از جوشن تو پاره جگر می آید

نکشیدی نفس و من نفسم بند آمد

بی تو عمر نفسم زود به سر می آید

به زمین ریختم از بس به زمین ریخته ای

چه کنم از لب مقراض خبر می آید

وضع زخم سر تو دیدم و گفتم تنها

این چنین زخم عمیقی ز تبر می آید

وسط کف زدن و خنده  روی صورت تو

با فزع اشک من از دیده تر می آید

به سر دوش کدامین پدری غیر از من

سالها بردن تابوت پدر می آید

زندگی پای جوانی تو دادم رفتی

تو نگفتی که چه بر روز پدر می آید

حق بده! خب شده انگشت نما خواهر من

اگر از پا پدر پیرتو در می آید

بردنت رو به حرم کار من و زینب نیست

سخت تر هست از اینکه به نظر می آید

عمه ات رفت بیارد کمک از اهل حرم

سر تشییع تو با چند نفر می آید

 

دلی که بیقراره تو آسمون کربلا  پر در میاره

گاهی میره تو میدون می بینه یه بابایی پریشون

کنار گل پرپرش اکبرش زمینگره

داره از غصه می میره

دیگه از زندگی سیره

صدا میزنه

جوانان بین هاشم بیایید

علی را بر در خیمه رسانید

ــــــــــــــــ

زمینه

اگه محزون و بی تابی   هرکاری داره آدابی

به دلت اینو القا کن  پایین پای اربابی

 السلام علی   علی بن حسین

و اولاد الحسین و اصحاب الحسین یاحسین

شبهای جمعه غوغا بود  دلاشون مست  شیدا بود

بخدا این سلام ذکر   نوحه های شهیدا بود

 هردل بی نشون میگه داره هفت آسمون میگه

داره عهدی علی اکبر اول هر اذون میگه

السلام علی خامس ال عبا

....

رفته تاب و توون تو     آقا جونم به جون تو

جوونی تموم ما   بفدای جوون تو

فقد طالت تراب اربا اربا   علی علی علی

دماؤک حمّرت صلصلال صحرا  علی علی علی

فوالله اسمع نوحات زهرا    علی علی علی

ولدی می بینی دلشکستم

آه می کشم پاشو عصای دستم

دو زانو دو زانو بابا  تا کنار تو رسیدم

سر روصورتت گذاشتم  با محاسن سپیدم

ولدی علی

...

نوحه

از حرم زار و مضطر رسیدم

با سر زانو  آخر رسیدم

نور چشم تر من  ای گل پرپر من

پا مکش بر زمین در برمن

دور من پر شد از اکبر من

برده داغت صبرو تابم

تا نمردم ده جوابم

ای علی جان

زخم و شمشیر و سر نیزه کم نیست

بر تنت جای یک بوسه هم نیست

بسته جانم به جانت   غرق خون گیسوانت

لخته خون می کشم از دهانت

بشنوم تا صدای اذانت

گریه کردم   پیش دشمن

ای عصای پیری من

ای علی جان

در عبا قطعه هایت که چیدم

اصلا از تو نشانی ندیدم

از چه مرگم نیاید   زخم تو هم نیاید

کاری از دست مرهم نیاید

بارالها عبا کم نیاید

در قفایت  نوحه خوانم

میخورد تا زانوانم

ای علی جان

ــــــــــــــــ

واحد

وقت دل کندن از پاره جانش شده است

اشک می ریزد و بی تاب و توانش شده است

خیمه های مجمر آتش، دل بابا اسپند

گرمی بدرقه راه جوانش شده است

دست در زیر محاسن پُره از حسرت و آه

ناامیدانه عجب فاتحه خوانش شده است

نیست آرام وقرارش چه کند او پدر است

دو قدوم رفته نرفته نگرانش شده است

باصدای پسرش دور خودش میچرخید

وای بر من چقدر زود زمانش شده است

ــــــــــــــــــ

گرچه هر لحظه تماشای تو شادم کرده است

دیـدنت این‌بار دل را خـانۀ غم کرده است

ای جوان! گفتم عصای دست پیری‌ام شوی

داغ تو پشت مرا مثل عصا خم کرده است

پای خود را میکشی بر خاک اسماعیل من

تیغ امّا در تن تو کشف زمــزم کرده است

عده‌ای شمشیر؛بعضی تیر،نیزه؛دشنه؛سنگ

هرکسی از کینه هرچه شد فراهم کرده است

آن‌قَــدَر بر پــیکــرت پیچــیده ردّ زخــم‌ها

 راه را گم، چاره در این جمع درهم کرده است

زخم‌هایت یک طرف، زخم سر تو یک طرف

بغض نامت لشگری را «ابن ملجم» کرده است

تاب آوردم که بی‌تاب از عطش رفتی ولی

 طاقتم را خنــدۀ بی‌جــان تو کم کرده است

دوضرب

خدا ببین که میرود ز دستم اخر میوه دلم

چه صولتی چه هیبتی پیمبر آمد از دل حرم

همه در عجب این علی اکبر است

و یا اینکه این  مرد پیمغمبر است

به میدان رزم او خود حیدر است

یاحسین صلوا علیک

سلام ما سلام ما.....

ــــــــــــــــ

شور

شدم با یک گوشه نگات      سوار کشتی نجات

زندگیم و بدم کمه     در قبال محبتات

عاشق   پرپر   میزنه    وقتی  اسم   تو میاد

قلبم تند تر میزنه

تو داری توی زندگیم   هوامو بیشتر از خودم

انقده خوبی که حسین    ندیده عاشقت شدم

حسین

************

همیشه توی روضه هات   میگم فدای بچه هات

کاشکی میشد باز اربعین     پر زد اقا تا کربلات

با دل هر شب می پرم   یاد شب های حرم

کاشکی میشد که برم

چیزی ندارم واسه تو     جز این دو تا چشمای تر

من و دوباره بطلب     بیا و ابرو بخر

حسین

************

ارزو دارم که بشه یه روزی پرپرت بشم

با لب تشنه روی خاک من علی اکبرت بشم

بیمه میشه بدنِ    هر کس سینه بزنه

پیرهن مشکیش کفنه هر کس سینه بزنه

کم نشه سایت از سرم    که بی تو بی کار و کسم

مرید عباس تو ام    به جون زینبت قسم

حسین

ــــــــــــــــ

خوبیه نوکر به وفاشه که اسم ارباب رو لباشه

نمیخوام دنیا رو اگه کربلا نباشه

از نون شبم میزنم تا خرج روضه هات کنم

وقتی دلم اروم میشه که جونم و فدات کنم

داری به من علاقه دارم به تو علاقه

بازار نوکریتون ارباب همیشه داغه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی