میکده

یادمان ذاکر اهل بیت کربلایی سیدسجاد مشهدسری

میکده

یادمان ذاکر اهل بیت کربلایی سیدسجاد مشهدسری

۱۳ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

اشعار ماه محرم

پنجشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۵، ۱۱:۰۸ ب.ظ

عاشقان و محبین سیدالشهداء علیه السلام

سلام علیکم

حلول ماه عزای سید و سالار شهیدان رو به حجت بن الحسن روحی له الفداء و شما عزیزان تسلیت و تعزیت عرض میکنم

قصد دارم در این محرم متن اشعار خوانده شده توسط مداحان و ذاکران بااخلاص اهل بیت رو در وبلاگ منتشر کنم تا ان شاءالله مورد استفاده همه بلبلان اهل بیت قرار بگیره

مارو از دعای خیر خودتون فراموش نکنید

یاحسین





اشعار اجرا شده توسط حاج محمد رضا طاهری

محرم 94


اشعار شب دوم محرم

اشعار شب سوم محرم

اشعار شب چهارم محرم

اشعار شب پنجم محرم

اشعار شب ششم محرم

اشعار شب هفتم محرم

اشعار شب هشتم محرم

اشعار شب تاسوعا

اشعار شب عاشورا




میتونید صوت فایل هارو از اینجا دانلود کنید

  • سیدمهدی :.

اشعار شب عاشورا

سه شنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۵، ۰۵:۰۳ ب.ظ

مناجات امام زمان (عج)

شب تا سحر جز نام تو نجوا ندارد

کی گفته که عاشق شب یلدا ندارد

دلداده تنها لذتش دیدار یارست

وابستگی به لذت دنیا ندارد

میسوزم و میسازم و عمری با فراقت

پروانه جز آتش که جایی را ندارد

مارا به عنوان غلامت می شناسند

بی تو کسی کاری به کار ما ندارد

ای خوش بحال آنکه مثل مهزیار ست

جز دیدن تو سرش رویا ندارد

از دیدنت محرم می ماند یقینا

چشمی که رنگ و بویی از تقوا ندارد

وقتی که جای بهرت از ما خیمه توست

دیگر برای روسیاها جاندارد

تازنده ام میبینمت یا نه بگو که

این نوکرت توفیق دارد یا ندارد؟

گرچه بدم اما تورا میخواهم آقا

گر چه بدم امّا تو را می خواهم آقا

 مجنون تمنّایی به جز لیلا ندارد 

خوشبخت آن که انتخابش کرده ای تو

 بدبخت آن که این لیاقت را ندارد 

هر جای هیأت که نشستم فیض بردم

پایین و بالا مجلس آقا ندارد

امشب میان خیمه گاهی روضه هایت

پامنبرت جایی برای ما ندارد؟

 

زینب حسینش را تماشا کرد امشب

این فرصتش را دیگر از فردا ندارد

  • سیدمهدی :.

اشعار شب تاسوعا

دوشنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۵، ۰۴:۴۲ ب.ظ

باعرض پوزش

تا ساعتی دیگه اشعار شب تاسوعا تکمیل میشه

مناجات امام زمان


بیا که در غم دوری ماه گریه کنیم

ز داغ این سحر بی پگاه گریه کنیم

 

محرم است بیا زیر خیمه های عزا

بر این سر بی سرپناه گریه کنیم

 

کجایی ای نفست سوز روضه خوانی ها

ز سینه آه بکش تا ز آه گریه کنیم

 

مرا مسافر ایام اربعینت کن

که در کنار تو مابین راه گریه کنیم

 

شب عموست تو باید که روضه خوان باشی

که در عزای امیر سپاه گریه کنیم

 

چه میشد امشب ما نیز کربلا بودیم

برای فاطمه در قتلگاه گریه کنیم

  • سیدمهدی :.

این مداحی زیبا رو اولین بار حاج محمود کریمی مداح باخلاص اهل بیت خوندن

ولی مداحان بسیاری بعد از ایشون این شعر بسیار زیبا رو خوندن که البته در این میان شاخص ترین و زیباترین رو بدون شک

سید سجاد عزیز

اجرا کرد

روحش شاد

با هم بشنویم

متن شعر را ادامه ببینید

  • سیدمهدی :.


این شور بسیار زیبا توسط مداح با اخلاص  و باصفای اهل بیت(ع) کربلایی نریمان پناهی اجرا شده

دوستان استفاده کردید مارو از دعای خیر فراموش نکنید

بشنوید

بی سرو سامان توام ارباب

عاشق و مجنون توام ارباب

جای دیگه نمیرم این شبها

وقتی که مدیون توام ارباب

زینت دوش خاتمی ارباب

فرمانروای عالمی ارباب

هستی میگیرم دلمو ازتو

تو دلربای دلمی ارباب

با این نوکر      تو سر کردی

دمت گرم آقا به من نظر کردی

حسین جانم

 

صاحب قلب مضطرم ارباب

مارو بخر ببر حرم ارباب

تا به ابد نوکر تو هستم

کم نشه سایه ت از سرم ارباب

مثل تموم نوکرای تو

مست و هوایی شدم این شبها

نشد بیام زیارتت اما

کرببلایی شدم این شبها

دمت عشقه     غمت عشقه

بمیرم زیر پرچمت عشقه

حسین جانم

دارو ندار من تویی آقا

زندگیمو به پای تو میدم

مثه وهب یه روی ان شا الله

من سَرَمو برای تومیدم

مثل تموم شهدا من هم

تعلقی به خاک وخون دارم

دیوونه حضرت اربابم

شبیه عابسم جنون دارم

اگر تاب و    تبی داریم

توی سینه قلب زینبی داریم

حسین جانم
  • سیدمهدی :.

اشعار شب هشتم محرم

جمعه, ۱۶ مهر ۱۳۹۵، ۰۵:۵۵ ب.ظ

مناجات

زلفی به باد داده پریشان ترم کنید

آبم کنید از غم و باران ترم کنید

از روضه ای به روضه دیگر روانه ایم

از این که هست بی سرو سامان ترم کنید

بر چشمهای من نمی از چشم خود دهید

امشب کنار لطف کریمان، ترم کنید

من قبله دلم متمایل به کربلاست

من را حرم برید و مسلمان ترم کنید

زخمی شده ست سینه ما پای آهتان

روضه بخوان که چاک گریبان ترم کنید

خون می چکد ز گوشه چشمت عزیز دل

امشب حسین گفته و بی جان ترم کنید

امشب خدا به کرب وبلا صبرتان دهد

امشب چه روضه ای ست خدا صبرتان دهد

 

  • سیدمهدی :.

اشعار شب هفتم محرم

چهارشنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۵، ۱۱:۵۶ ب.ظ

مناجات

در تنور غمش قرارم سوخت

نه قرارم که روزگارم سوخت

زل زدم بس به جاده خورشید

عاقبت چشم انتظارم سوخت

جاده عاشقی شرربار است

اول راه کوله بارم سوخت

من و امید هم قطار شدیم

در تب خوف هم قطارم سوخت

روز وصلت نمی رسد از راه

ساعت ثانیه شمارم سوخت

فصل بی آبی است ای باران

در بیابان گل بهارم سوخت

روضه

صحبت از آب شد کباب شدم

جگرم سوخت چشم تارم سوخت

آه از ان دم که مادری می گفت

از عطش طفل شیرخوارم سوخت

  • سیدمهدی :.

اشعار شب ششم محرم

چهارشنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۵، ۱۱:۴۸ ب.ظ


مناجات

....... این غم دل شکن را  (*)

رها کن زدوری خود مرد و زن را

به پاییز پایان بده با حضورت

بهاری عطا کن خزان چمن را

بیا و به پای قدمهایت آقا

جدا کن سر مانده بر روی تن را

میایم به این روضه ها تا بگیری

دمی دست خالی این سینه زن را

به ذکر حسین تو دل داده ام من

که گوشم دگر نشنود هر سخن را

حسینی بگو تا که ز آهت بسوزیم

بساط غم روضه بی کفن را


به آه  یتیم غریب مدینه

که سوزاند از آتشش انجمن را

قدم رنجه کن جان زهرا و امشب

بخوان روضه قاسم ابن الحسن را

ــــــــــــــــــــ

(*) با عرض پوزش متأسفانه این مصرع بریده شده  و در فایل ضبط شده واضح نبوده

  • سیدمهدی :.

اشعار شب پنجم محرم

چهارشنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۵، ۱۱:۳۳ ب.ظ

مناجات

یا صاحب الزمان(عج)

رسیده ایم که سرها بـه آستـان بدهیم

به رویِ چَشم بفرما، چگونه جان بدهیم؟

فقط برایِ حسین(ع) و فقط برایِ حسن(ع)

نیامدیم که دل دستِ ایـن و آن بدهیم

حسین(ع) گفتنِ ما روزِ حشر دیدنی است

قرارِ ماست قیامـت خودی نشان بدهیم

رسیـده ایـم تـسلایِ سینـه­ات باشیم

که اشک های تو را دستِ آسمان بدهیم

بیار تُربت و بر چَشم های ما عنایت کـن

که جانِ تازه­ای امشب به دیدگان بدهیم

حراستِ حـرمِ عمّه هـای تـو با ماست

نفس بـده که بر آن مأذنه اذان بدهیم

شنیده ایم دوبـاره جسارتی شده است

چه می شود به برِ زینبیه(س) جان بدهیم

تمامِ عـمـر نمک گیرِ مجتبی(ع)هستیم

شبِ یتیم شده، گـرمِ گـریه ها هستیم

  • سیدمهدی :.

اشعار شب چهارم محرم

چهارشنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۵، ۱۱:۱۴ ب.ظ

مناجات

من را اگر نگاه تو از یاد برده بود

چیزی نداشتم همه را باد برده بود

دیوانه حسینم از آن دم که مادرم

من را کنار پنجره فولاد برده بود

مارا رضا به کرببلا برد و قبل از آن

مارا حسین صحن گوهر شاد برده بود

مارا حسین دست گرفته تمام عمر

مارا وگرنه این همه بیداد برده بود

از شیر مادرم نه که پیش از تولدم

دل را حسین، خانه اش اباد برده بود

مجلس تمام می شود و مادر تورا

از هوش روضه های پر از داد برده بود

مدیون زینب است امامت وگرنه  غم

جان وجود حضرت سجاد برده بود

زینب فرشته بود و پر خویش وا نکرد

پر می گشود اگر همه را باد برده بود

ـــــــــــــــــــــــــ

  • سیدمهدی :.